شعر

ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی

در مقامی که صدارت به فقیران بخشند چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی

تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی

ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان چند و چند از غم ایام جگرخون باشی

حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی

تفسیر

به فکر کسب ثروت و مال بیشتر هستید و از خداوند طلب ثروت بیشتر می کنید در حالی که از سلامتی و نعمت هایی که در اختیار دارید غافل شده اید. دیگران حسرت زندگی شما را می خورند.

اگر برای رسیدن به اهداف خود مصر هستید باید خطرهای زیادی را به جان خریده و سختی ها را تحمل کنید. هوشیار باشید و در مسیر کمال گام بردارید که دنیای فانی ارزش حرص خوردن را ندارد.