ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو هر قبلهای که بینی بهتر ز خودپرستی
با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است آری طریق دولت چالاکی است و چستی
تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی
در آستان جانان از آسمان میندیش کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز ای کوته آستینان تا کی درازدستی
مدتی است در امور خود غرق شده و از خانواده و دوستان غافل شده اید، با اطرافیان رفتاری توام با غرور و خودخواهی دارید و فقط به خودتان توجه می کنید.
دوباره عشق و محبت را در زندگی به جریان بیندازید که عمری که بدون عشق بگذرد پشیزی ارزش ندارد. برای رسیدن با مراد دل از بیراهه برگردید و در مسیر درست قدم بردارید.