شعر

بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم کز بهر جرعه‌ای همه محتاج این دریم

روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریم

جایی که تخت و مسند جم می‌رود به باد گر غم خوریم خوش نبود به که می‌خوریم

تا بو که دست در کمر او توان زدن در خون دل نشسته چو یاقوت احمریم

واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم

چون صوفیان به حالت و رقصند مقتدا ما نیز هم به شعبده دستی برآوریم

از جرعه تو خاک زمین در و لعل یافت بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم

حافظ چو ره به کنگره کاخ وصل نیست با خاک آستانه این در به سر بریم

تفسیر

مدتی است خیلی بی خیال شده و در انجام کارها تنبلی می کنید. این رویه که در پیش گرفته اید عاقبت خوشی برای شما نخواهد داشت.

اراده و عزم خود را جزم کرده و با همت عالی برای رسیدن به اهداف و آرزوهای خود تلاش کنید. زندگی را سخت نگیرید و از آن لذت ببرید. قناعت پیشه کنید تا به آرامش درونی دست یابید.