شعر

من که از آتش دل چون خم می در جوشم مهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم

قصد جان است طمع در لب جانان کردن تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم

من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم هندوی زلف بتی حلقه کند در گوشم

حاش لله که نیم معتقد طاعت خویش این قدر هست که گه گه قدحی می نوشم

هست امیدم که علیرغم عدو روز جزا فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم

پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم

خرقه پوشی من از غایت دین داری نیست پرده‌ای بر سر صد عیب نهان می‌پوشم

من که خواهم که ننوشم به جز از راوق خم چه کنم گر سخن پیر مغان ننیوشم

گر از این دست زند مطرب مجلس ره عشق شعر حافظ ببرد وقت سماع از هوشم

تفسیر

انسانی صبور و شکیبا هستید که هنگام مواجهه با موانع و سختی های زندگی به راحتی از میدان به در نمی روید. این از خصلت های خوب شما است.

امید خود را از دست ندهید، در کارها با دوستان دلسوز و مورد اعتماد خود مشورت کنید و به کمک آن ها تکیه کنید. به خداوند توکل داشته باشید و از یاد او غافل نشوید.