ما را ز خیال تو چه پروای شراب است خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان تحریر خیال خط او نقش بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز بس طور عجب لازم ایام شباب است
در آینده ای نزدیک حوادثی برای شما رخ خواهد داد که اگر خودتان را آماده نکنید غافلگیر خواهید شد. پس هوشیار باشید تا در زمان درست کار درست را انجام دهید.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید و به داشته های آن ها غبطه نخورید، شما نیز استعدادها و توانایی هایی دارید که مختص شخص شماست و دیگران از آن محروم اند.
به خاطر خوشی های فردا، زمان حال را خراب نکنید، سرانجام مشکلات و سختی ها تمام می شود و به مراد دلتان خواهید رسید. به عالم فانی و زودگذر دل نبندید که دل بستن به ظواهر دنیا، نا امیدتان خواهد کرد.