شعر

زهی خجسته زمانی که یار بازآید به کام غمزدگان غمگسار بازآید

به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم بدان امید که آن شهسوار بازآید

اگر نه در خم چوگان او رود سر من ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید

مقیم بر سر راهش نشسته‌ام چون گرد بدان هوس که بدین رهگذار بازآید

دلی که با سر زلفین او قراری داد گمان مبر که بدان دل قرار بازآید

چه جورها که کشیدند بلبلان از دی به بوی آن که دگر نوبهار بازآید

ز نقش بند قضا هست امید آن حافظ که همچو سرو به دستم نگار بازآید

تفسیر

از انتظار خسته شده اید و احساس ناامیدی شما را دربرگرفته، یاس و نگرانی را از خود دور کنید، زیرا به زودی به خواسته دل خود خواهید رسید. تحمل سختی ها و مشکلات زندگی بر تجربه های شما افزوده و پیروزی را نزدیک تر خواهد کرد.

به زودی همای سعادت روی شانه شما خواهد نشست و موفق می شوید. بیمارتان به زودی شفا پیدا می کند و قرض ها ادا می شود. دلتان آرام می گیرد و همه این ها به خاطر صبر و شکیبایی شما می باشد.