شعر

چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید

نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید

حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست که شمه‌ای ز بیانش به صد رساله برآید

ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید

به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود خیال باشد کاین کار بی حواله برآید

گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان بلا بگردد و کام هزارساله برآید

نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید

تفسیر

درست است که تحمل سختی ها برای شما دشوار است و تاکنون صبوری بسیار کرده اید، اما مطمئن باشید به زودی پاداش صبر و شکیبایی خود را خواهید دید و به آرزوهای خود می رسید. به خداوند توکل کنید.

برای رسیدن به مقصود باز هم حوصله به خرج دهید و از دوستان باوفا و دلسوز خود کمک بخواهید. برای رهایی از فقر و تنگدستی لازم است تلاش خود را بیشتر کرده و نتیجه را به پروردگار بسپرید.