شعر

از دیده خون دل همه بر روی ما رود بر روی ما ز دیده چه گویم چه‌ها رود

ما در درون سینه هوایی نهفته‌ایم بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

خورشید خاوری کند از رشک جامه چاک گر ماه مهرپرور من در قبا رود

بر خاک راه یار نهادیم روی خویش بر روی ما رواست اگر آشنا رود

سیل است آب دیده و هر کس که بگذرد گر خود دلش ز سنگ بود هم ز جا رود

ما را به آب دیده شب و روز ماجراست زان رهگذر که بر سر کویش چرا رود

حافظ به کوی میکده دایم به صدق دل چون صوفیان صومعه دار از صفا رود

تفسیر

گویی کسی صدای شما را نمی شنود، درد دل های فراوانی در دل شما هست که به هیچکس نمی توانید بگویید، حتی معشوق هم از شما روی برگردانده و این بی توجهی اطرافیان باعث رنجش شما شده است.

نیتی در دل دارید که به یاری خداوند و با توکل بر او عملی خواهد شد و شما به سرمنزل مقصود خواهید رسید. انسان خوبی هستید و دل پاک و صیقلی دارید. اگر با وجود تلاش و صبوری هنوز به مراد دل نرسیدید تنها دلیل آن مصلحت خداوند بوده است.