ای پسته تو خنده زده بر حدیث قند مشتاقم از برای خدا یک شکر بخند
طوبی ز قامت تو نیارد که دم زند زین قصه بگذرم که سخن میشود بلند
خواهی که برنخیزدت از دیده رود خون دل در وفای صحبت رود کسان مبند
گر جلوه مینمایی و گر طعنه میزنی ما نیستیم معتقد شیخ خودپسند
ز آشفتگی حال من آگاه کی شود آن را که دل نگشت گرفتار این کمند
بازار شوق گرم شد آن سروقد کجاست تا جان خود بر آتش رویش کنم سپند
جایی که یار ما به شکرخنده دم زند ای پسته کیستی تو خدا را به خود مخند
حافظ چو ترک غمزه ترکان نمیکنی دانی کجاست جای تو خوارزم یا خجند
شوخی و بذله گویی در همه شرایط خوب نیست، مخصوصا اگر به تمسخر دیگران و رنجش آن ها منجر شود. از مسخره کردن دیگران برحذر باشید و با کنایه با آن ها صحبت نکنید.
زندگی بالا و پایین دارد، گاهی در اوج مقام و قدرت هستید، گاهی دیگر در قعر چاه، به آشفتگی های مردم نخندید که ممکن است روزی در جایگاه آن ها قرار بگیرید. این خصلت های ناپسند را ترک کنید تا در دل اطرافیان جا باز کنید.
برای رسیدن به مراد دل باید عزم خود را جزم کرده و به خودتان متکی باشید. از فکرهای منفی و بیهوده دوری کنید که باعث غم و اندوه خواهد شد.