شعر

دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد

آمد از پرده به مجلس عرقش پاک کنید تا نگویند حریفان که چرا دوری کرد

مژدگانی بده ای دل که دگر مطرب عشق راه مستانه زد و چاره مخموری کرد

نه به هفت آب که رنگش به صد آتش نرود آن چه با خرقه زاهد می انگوری کرد

غنچه گلبن وصلم ز نسیمش بشکفت مرغ خوشخوان طرب از برگ گل سوری کرد

حافظ افتادگی از دست مده زان که حسود عرض و مال و دل و دین در سر مغروری کرد

تفسیر

به زودی درها برای شما باز می شود و به مقصود خود می رسید اما این ممکن است باعث غرور شما گردد، از کبر و غرور دوری کرده و ایمان خود را حفظ کنید. بخشش خوب است اما بی دلیل و بی اندازه جایز نیست.

دشمنان سعی می کنند باعث آزار شما شوند اما از طعنه آنان غم به دل راه نداده و به کاری که انجام می دهید ایمان داشته و ثابت قدم باشید.

بیشتر به خانواده بپردازید و سعی کنید در غم و ناراحتی آن ها سهیم شده و باری از دوش عزیزان خود بردارید. ملاقات مهمی خواهید داشت و قرض ادا می شود.