دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد
شب تنهاییم در قصد جان بود خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونین دل نباشم که با ما نرگس او سرگران کرد
که را گویم که با این درد جان سوز طبیبم قصد جان ناتوان کرد
بدان سان سوخت چون شمعم که بر من صراحی گریه و بربط فغان کرد
صبا گر چاره داری وقت وقت است که درد اشتیاقم قصد جان کرد
میان مهربانان کی توان گفت که یار ما چنین گفت و چنان کرد
عدو با جان حافظ آن نکردی که تیر چشم آن ابروکمان کرد
مدتی است غمگین و اندوهگین هستید. اما در حقیقت پلی برای دیگران شده اید تا به موفقیت دست پیدا کنند. برای جبران ضرر تلاش کنید تا جلوی آسیب بیشتر گرفته شود و شکست گذشته جبران شود.
برای رسیدن به مقصود بسیار بی صبر شده اید، نگران نباشید در آینده نزدیک به مراد دل خود خواهید رسید. قدر خود را بدانید. نیتی در سر دارید که برای عملی کردن آن باید دقت و سرعت عمل داشته و مشورت با افراد باتجربه را فراموش نکنید. به خداوند توکل کنید.