شعر

صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد

این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم زان چه آستین کوته و دست دراز کرد

صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت عشقش به روی دل در معنی فراز کرد

فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد

ای کبک خوش خرام کجا می‌روی بایست غره مشو که گربه زاهد نماز کرد

حافظ مکن ملامت رندان که در ازل ما را خدا ز زهد ریا بی‌نیاز کرد

تفسیر

با فرد حیله گر و شیادی آشنا شده اید که قصد دوستی و از راه به در کردن شما را دارد، بهتر است از همین جا راه خود را از او جدا کنید که فریب و حیله عاقبت خوبی برای شما نخواهد داشت. از شر وسوسه های شیطان به خداوند پناه ببرید.

از بیان حقیقت نترسید و به خداوند توکل کنید. به خانواده بیشتر توجه کرده و عشق و مهربانی خود را نثار آن ها کنید تا آرامشی که دنبالش هستید را به دست آورید.